فهرست مطالب
Toggleبا افزایش اقبال عمومی به مقولههای جهانیسازی و منبعیابی برونمرزی طی یکی دو دهه اخیر، موضوع مدیریت زنجیره تامین جهانی بهعنوان یک مبحث مهم در کسب و کار و جایگزین زنجیره تامین سنتی موردتوجه قرارگرفته است. بدون شک، توسعه اینترنت و ارتباطات، پیدایش فناوریهای جدید همچون GPS و RFID و کمک به امکان پیگیری و ردگیری مسیر و مکان کالا و محصولات در اقصی نقاط جهان، در کنار برداشته شدن موانع تجارت بین کشورها و حرکت اقتصاد کشورهای مختلف جهان به سمت جهانیشدن را باید سه عامل اصلی شکلگیری و رشد روزافزون زنجیرههای تأمین جهانی دانست. در این مقاله به شرح کامل زنجیره تامین جهانی و مدیریت آن خواهیم پرداخت.
ضرورت توجه به مدیریت زنجیره تامین
ضرورت توجه به مدیریت زنجیره تامین جهانی
فاکتورهای اثرگذار بر ضرورت توجه به زنجیرههای تأمین جهانی و مدیریت زنجیره تامین جهانی شامل موارد زیر است:
- فشارهای بازار جهانی (همچون: رقابت کالاهای خارجی در بازارهای داخلی، رشد تقاضای محصولات خارجی، لزوم حضور در بازار کشورهای دیگر برای ادامه حیات اقتصادی)
- فشارهای تکنولوژیکی (لزوم دستیابی به فناوریهای نوین)
- فاکتورهای هزینهای (همچون: دسترسی به نیروی کار ماهرتر با قیمت پایینتر، دسترسی به تامینکنندگان ارزانتر و حرفهایتر، مالیاتها و تعرفههای پایینتر)
- فاکتورهای اقتصادی- سیاسی (مثل تعرفههای گمرکی، سهمیهبندیها، مسائل زیستمحیطی، حمایت از تولیدات داخلی)
مزایای پیوستن به زنجیره تامین جهانی
قابلتوجه است که آثار و منافع زنجیرههای تامین جهانی برای کشورهای درحالتوسعه بسیار چشمگیر و غیرقابلانکار است. برخی از مزیتهای پیوستن به زنجیرههای تأمین جهانی برای کشورهای درحال توسعه به شرح زیر است:
- توسعه صادرات کشور از 12طریق پیوستن صنایع مختلف به زنجیره تامین جهانی
- دستیابی صنایع این کشورها به تکنولوژیها و دانش روز
- ارتقای استانداردهای محصولات تولیدی
- آشنایی با بازارهای جهانی و ذائقه مشتریان جهانی
- کمک به بهبود شاخصهای مهم اقتصادی (همچون اشتغال، بهبود مهارتهای نیروی انسانی، تنوع محصولات صادراتی)
- همپیوندی با کشورهای مختلف و اقتصاد جهانی
- جذب سرمایهگذاریهای خارجی
- انتقال تکنولوژی به داخل.
اکنون پیوستن به زنجیره تامین جهانی یکی از مهمترین راهبردهای توسعه صادرات کالا و خدمات باارزش افزوده بالا (در مقابل خامفروشی) از سوی کشورهای درحالتوسعه، بهخصوص کشورهای آسیای شرق و جنوب شرقی، میباشد.
این کشورها پیوستن مؤثر به زنجیرههای تأمین جهانی را با اتخاذ سیاستهای تجاری مناسب ازجمله: کاهش تعرفههای تجاری و پیوستن به سازمان تجارت جهانی، هدفمند کردن نرخ تعرفهها، رفع موانع و تشویق سرمایهگذاری خارجی، فراهمسازی شرایط برابر و رقابتی برای دسترسی با بازارهای داخلی، توسعه مناطق آزاد تجاری و توسعه زیرساختهای تولیدی و لجستیکی سرعت بخشیدهاند.
روند تجارت جهانی در دو دهه اخیر نشان میدهد که همواره تجارت جهانی محصولات میانی و نیمهساخته بهطور قابلملاحظهای بیشتر از محصولات نهایی، مواد خام و کالاهای سرمایهای بوده است (حدود ۴۰ درصد از کل تجارت جهانی) که مؤید توسعه زنجیرههای تامین جهانی میباشد. درحالیکه در اوایل دهه ۱۹۹۰ بیش از نیمی از تجارت محصولات میانی بین کشورهای توسعهیافته و تنها ۱۰ درصد بین کشورهای درحالتوسعه بود؛ اما در اواخر دهه ۲۰۰۰، کشورهای درحالتوسعه در بیش از ۶۰ درصد از تجارت محصولات میانی (که نشانگر حضور در زنجیرههای تامین جهانی است) ایفای نقش کردهاند.
تفاوت زنجیره تامین جهانی و زنجیره تامین سنتی
مدیریت زنجیره تامین جهانی نیز همچون شکل سنتی آن، یعنی مدیریت زنجیره تامین، به دنبال کاهش هزینههای تأمین و تدارک و نیز کاهش ریسکهای زنجیره تأمین میباشد؛ اما مهمترین تفاوتی که مدیریت زنجیره تأمین جهانی دارد گستردگی جهانی اعضای زنجیره تأمین و پراکندگی اعضای مختلف یک زنجیره تامین در کشورهای مختلف میباشد.
از همین رو، زنجیرههای تأمین جهانی علیرغم برخورداری از مزیتهای فرامرزی شدن زنجیرههای تامین (همچون: دسترسی به تامینکنندگان و پیمانکاران بیشتر و کاراتر با هزینه کمتر، دسترسی به بازارهای کشورهای دیگر و امکان نزدیک کردن مکان تولید به بازار مصرف نهایی، دسترسی به نیروی کار ارزانتر، امکان بهرهمندی از تخفیفها و تشویقهای صادراتی، وارداتی و سرمایهگذاری خارجی) عموماً با مسائل جدیدی روبرو میشوند که زنجیرههای تأمین سنتی (درون کشوری) کمتر به آنها گرفتار هستند.
در نظر گرفتن هزینههای مهمی همچون دستمزد کارگران، قیمت زمین و فضا، تعرفهها و حقوق گمرکی، مالیاتها، انحصارها، مشوقها/موانع سرمایهگذاری خارجی و مانند آن که در کشورهای مختلف متفاوت است کاملاً ضروری است و بر اساس آنها باید هزینههای کل زنجیره تأمین کمینه گردد. همچنین شرکتها بایستی موضوع مهم نرخ تبدیل ارز را در زنجیرههای تأمین جهانی موردتوجه ویژه داشته باشند.
مسئله زمان یکی دیگر از موضوعات حائز اهمیت در مدیریت زنجیره تامین جهانی میباشد. مدیریت زمان ارسال و تحویل محصولات در زنجیرههای تامینی که اعضای آن در کشورهای مختلفی قرار دارند و زمانهای عملیات مرزی (امور گمرکی) بهعنوان یک مؤلفه مهم در کل زمان ارسال و تحویل وارد میشود بسیار مهم و درعینحال پیچیده است.
انتخاب تامینکنندگان مناسب و در نظر گرفتن استراتژیهای برونسپاری کارآمد از دیگر پیچیدگیهای مدیریت زنجیرههای تامین جهانی در مقایسه با زنجیرههای تأمین سنتی است. امروزه با جهانیشدن زنجیرههای تامین، امکان دسترسی به سازندگان پیمانکاری که بهصورت حرفهای و تخصصی به ساخت قطعات محصولات میپردازند فراهم شده است.
قطعاً دسترسی به تامینکنندگان و پیمانکاران دارای کلاس جهانی باعث شکلگیری رقابت مفید در بالادست زنجیره و درنتیجه منجر به افزایش کیفیت قطعات همراه با کاهش هزینههای تأمین و تدارکات خواهد شد. درعینحال، عموماً شاهد افزایش قدرت چانهزنی تامینکنندگان دارای کلاس جهانی با تولیدکنندگان بزرگی هستیم که به دنبال برونسپاری تولید برخی قطعات و حتی محصولات نهایی خود هستند. این دغدغه، امروزه بهخصوص در صنایع الکترونیکی و بهطور خاص صنعت موبایل و کامپیوتر بسیار مطرح میباشد.
مسائل لجستیکی بهخصوص حملونقل گرچه در زنجیرههای تأمین سنتی نیز رکن مهمی در مدیریت زنجیره محسوب میشوند؛ اما توجه به آن در زنجیره تامین جهانی کاملاً استراتژیک است. انتخاب روش حملونقل مناسب و مهمتر شدن معیار زمان بهجای هزینه در حملونقل بینالمللی باعث پیچیدهتر شدن تصمیمات لجستیکی در زنجیرههای تامین جهانی است. همچنین حملونقل چندوجهی با تأکید بر حملونقل دریایی از مسائل موردتوجه در مدیریت زنجیرههای تأمین جهانی است که در مدیریت زنجیرههای تأمین درونمرزی کمتر موردتوجه هستند.
جهانیشدن زنجیرههای تامین حتی در طراحی محصول نیز اثرگذار بوده و باعث مقبولیت یافتن رهیافت «طراحی برای لجستیک» بر پایه اصل تفکیک تاخیریافته در طراحی محصولات شده است. چراکه یکی از مهمترین مزایای استفاده از این روش برای محصولات و کالاهای صادراتی است که امکان بهرهگیری از مزایای تعرفهها و حقوق گمرکی کالای نیمهتمام یا شکل نگرفته را که خیلی پایینتر از محصولات نهایی است را فراهم میسازد؛
بنابراین اجرای راهبرد «تفکیک تاخیریافته» و کامل کردن فرایند ساخت در یک مرکز توزیع محلی (که در کشور هدف واقع شده است) باعث کاهش هزینههای مربوط به تعرفه و حقوق گمرکی خواهد شد.
طراحی مناسب شبکه زنجیره تأمین جهانی بسیار دشوارتر از زنجیرههای تامین سنتی است؛ چراکه در طراحی شبکههای تامین جهانی باید فاکتورهایی همچون نرخ تعرفهها، نرخ تبدیل ارز، ریسکهای سرمایهگذاری خارجی، تفاوتهای فرهنگی و مخاطرات سیاسی را نیز باید در کنار سایر فاکتورهای طراحی شبکه مدنظر قرار داد.
در کنار مسائل مورد اشاره فوق، موارد زیر نیز بهتر است در مدیریت زنجیره تامین جهانی مورد توجه باشند:
- بلایای طبیعی
- ریسکهای ژئوپلیتیک
- حملات تروریستی
- نوسانات قیمت سوخت
- نوسانات ارزی، تأخیرهای بندری
- تغییرات بازار، عملکرد تامینکنندگان
- دقت پیشبینیها و سایر مسائل اجرایی
- کویید-۱۹ و تاثیر آن بر زنجیره تامین جهانی
بهطورکلی باید اذعان کرد که وقتی یک مؤلفه بینالمللی به یک زنجیره تأمین افزوده میشود و وارد مباحث زنجیره تأمین جهانی و مدیریت آن میشویم قطعاً شاهد سطح وسیعی از پیچیدگیها در فرایندهای زنجیره تأمین نسبت به قبل خواهیم بود. ازاینرو لازم است توجه و برنامهریزی دقیقتری برای مدیریت صحیح زنجیرههای تامین جهانی داشته باشیم.
تهیه شده توسط گروه تولید محتوای هلدینگ کاسپین | نویسنده : محسن کیان / منبع: سلیمانی سدهی، مجتبی. مدیریت زنجیرههای تأمین جهانی. ماهنامه علمی- تخصصی لجستیک و زنجیره تأمین؛ شماره ۳۳؛ آذر ۱۳۹۳.
بدون دیدگاه