کارمندان حکم خون در رگ های یک کمپانی را دارند و بدون آنها دسترسی به هیچ هدفی امکان پذیر نیست. خواه یک استارتاپ نوپا باشید یا یک شرکت بزرگ، نیاز دارید تا کارمندانی نخبه، فعال و متعهد داشته باشید. اما تنها استخدام چنین افرادی کافی نیست، بلکه باید بتوانید به بهترین نحوه با آنها برخورد و ضمن حفظ انگیزه ها شرایط را برای پیشرفت بیشتر آنها فراهم نماید.
یکی از مشکلات اساسی در این میان آن است که به طور معمول مدیران ارشد روی برنامه ریزی ها و پیگیری نتایج نهایی کارها متمرکز هستند و عموماً نقش خود را به عنوان یک رهبر انگیزشی، حامی و راهنمای نیروهای تحت مدیریت به فراموشی می سپارند. برای تغییر در این رویه، به مرور پنج جمله بسیار مهم که هرگز نباید به بهترین کارمندان خود بگویید خواهیم پرداخت.
تعامل مدیر و کارمند
۱. «تو توان کافی برای انجام این کار را نداری»
همه ما در چنین وضعیتی قرار گرفته ایم. شرایطی که خود را در ابتدای مسیر شغلی و با کوهی از انگیزه پیدا می کنیم. احتمالاً در ذهن هر کارمند تازه کار و پر انگیزه ای مملو از ایده های نو و انگیزه برای مطرح ساختن آن با مدیر خود است. به طور حتم خوب می توانید درک کنید که مواجهه با این جمله که «تو توان/استعداد/پتانسیل کافی برای انجام این کار را نداری» چه بر سر تمام انگیزه های ما خواهد آورد.
در بسیاری از موارد، چنین بازخوردهایی از طرف مدیران، در مواجهه با کارمندانی مطرح می شود که از خود تمایلی برای راه اندازی کسب و کاری مستقل یا مدیریت بخشی از کار را بروز می دهند. شاید تصور مدیر ناآگاه آن باشد که از این طریق فرد را در کنترل خود نگاه می دارد، اما در واقع در حال خشکاندن چشمه استعداد، خلاقیت و جاه طلبی او است.
۲. «الان فرصت حرف زدن ندارم»
به عنوان یک مدیر شما مشغله های بسیاری دارید و همه این را درک می کنند، اما اگر با جمله ای مشابه جمله بالا کارمندی که با یک سوال یا نگرانی یا حتی ایده ای جدید به سراغ شما آمده را پس بزنید، در واقع در حال ایجاد نارضایتی حاد هستید. فراموش نکنید که این بیماری در میان کارمندان بسیاری مسری است.
کارشناسان توصیه می کنند که حتی اگر واقعاً در آن لحظه فرصت شنیدن صحبت های نیروی زیردست خود را ندارید، به بیان جمله «بعداً صحبت می کنیم» اکتفا نکرده و روز و ساعت دقیقی را برای شنیدن صحبت های او تعیین نمایید. این به ایجاد احساس مهم بودن و رضایتمندی منجر خواهد شد.
۳. «این مسئله ای بی اهمیت است»
این نکته ای بسیار مهم است که بدانیم شنیدن حرف های کارمندان به تنهایی کافی نیست. آنها می بایست درک کنند که نگرانی ها و ایده های آنها واقعاً مهم بوده و نیازمند توجه و رسیدگی هستند. شاید دغدغه های یک کارمند جزء برای مدیر یک کمپانی بین المللی واقعاً بی اهمیت باشند، اما او به اندازه شما به مسئولیت هایی که بر عهده اش است اهمیت می دهد.
در این میان یک نکته را نیز نباید فراموش کنیم؛ راهکارهایی که شما به عنوان رهبر تیم به زیردستان ارائه می دهید باید تا حد ممکن عمومیت داشته باشند، چرا که این راهبردها میان دیگر همکاران به اشتراک گذاشته خواهند شد.
۴. «همیشه می توانم کس دیگری را برای انجام این مسئولیت پیدا کنم»
تا وقتی خود با چنین تهدیدهایی مواجه نشوید نمی توانید درک کنید که امثال این عبارات می توانند چه بلایی بر سر شهامت و آرامش روانی کارمندان بیاورند و متاسفانه واقعیت آن است که این روزها این جمله را به شکل زیادی در محیط های کاری مختلف می شنویم.
برخی مدیران تصور می کنند که احساس در شرف اخراج قرار داشتن سبب پرکاری کارمندان و افزایش بازده آنها خواهد شد، در حالی که این وضعیت تنها منجر به ایجاد استرسی شدید در او و کاهش تمرکزش شده و حتی ممکن است او را ناچار به انجام رفتارهای نادرست نماید.
۵. «کارِت عالیه!»
شاید فکر کنید که چه کسی از شنیدن چنین تمجید ارزشمندی بدش می آید، اما بدانید که استفاده زیاد از چنین عباراتی انگیزه پیشرفت و بهتر شدن را از بهترین کارمندان شما سلب خواهد کرد. بر اساس یک تحقیق جدید حدود ۷۲ درصد از کارمندان باور دارند که بازخوردهای اصلاح گرایانه از جانب مدیران بالاسری به بهبود عملکرد آنها کمک شایانی خواهد کرد.
تمجید از عملکرد کارمندان -حتی پیش از حصول نتیجه نهایی- منجر به ایجاد انگیزه بیشتر در آنها و افزایش حس رضایتمندی خواهد شد، اما به هیچ وجه نباید در این کار زیاده روی یا اغراق کرد.
بدون دیدگاه